loading...

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

بازدید : 303
سه شنبه 5 خرداد 1399 زمان : 6:22

بازدید : 206
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 14:24

تی‌تی عزیزم!
آدم‌ها یک «بود» دارند و یک «نمود». ما اکثر اوقات شیفته یا حتی متنفر از «نمود» آدم‌ها می‌شویم بدون اینکه به«بودشان» اجازه رونمایی بدهیم. «بود» همیشگی‌ست، اما «نمود» یکی در میان است. بودن‌ها را ببین و چندان درگیر نمودها نشو.

رزمایش کریمانه خادمیاران رضوی شهرستان محمودآباد
برچسب ها 35+35 , 35+15 , 35+25 , 35+18 , 35+45 , 35+20 , 35+8 , 35+17 , 35+28 , 35+7 ,
بازدید : 175
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 14:24

جلو می‌آید. با دست چپش چانه‌ام را می‌گیرد و با دست راستش موهای آشفته‌ای را که توی صورتم ریخته، پس می‌زند. منتظرم ببوسدم. نمی‌بوسد. یکبار دیگر موهایم را پس می‌زند و می‌گوید نباید موهایم جلوی دیدم را بگیرد. از مزیت دیده شدن‌های بدون مانع می‌گوید. حتی اگه آن مانع چتری‌هایت باشد. دستش گرم است. نفسش توی صورتم می‌خورد. کاش مرا می‌بوسید. کاش اگر قرار نبود بوسیده شوم اینقدر جلو نمی‌آمد. چرا جلو می‌آیی و مرا نمی‌بوسی؟ این مراقبت‌های دور اما نزدیک بدون بوسه را نمی‌خواهم تی‌تی.

رزمایش کریمانه خادمیاران رضوی شهرستان محمودآباد
برچسب ها 34+89 , 34+5=36 , 34+34 , 34+17 , 34+18 , 34+15 , 34+16 , 34+8 , 34+25 , 34+28 ,
بازدید : 270
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 14:24

خداوندگار راهنما زدن و برگشتن از جاده‌ای هستم که یک آن وسط گاز دادن می‌فهمم اشتباهی رانده‌ام! من از جاده‌هایی که به شب منتهی می‌شوند، از جاده‌هایی که چراغی در آن نیست، جاده‌هایی که بین راه می‌فهمم آخرش بن‌بست و دره و دخمه است، می‌ترسم تی‌تی. انگشتم مدام روی دکمه راهنماست. آماده‌ی برگشتنم. از هرچه بترسم از برگشت نمی‌ترسم. ولی از همین نترس بودن، می‌ترسم.

رزمایش کریمانه خادمیاران رضوی شهرستان محمودآباد
برچسب ها 33+15 , 33+18 , 33+33 , 33+16 , 33+25 , 33+12 , 33+17 , 33+19 , 33+9 , 33+8 ,
بازدید : 166
پنجشنبه 21 اسفند 1398 زمان : 11:53

نمی‌دانم آنجا ساعت چند است. اختلاف ساعت را گم کرده‌ام. اما قبل از خواب به این سوال فکر کن: «ما آدم‌ها را دوست داریم یا به دست آوردن‌شان را؟».
می‌بوسمت. مراقب خودت باش تی‌تی.

مهم ترین زلزله های 50 سال اخیر ایران
بازدید : 195
سه شنبه 19 اسفند 1398 زمان : 12:38

چرا از در آوردن تیغی که در روح و شخصیتمان فرو رفته، طفره می‌رویم تی‌تی؟ حتی با علم به اینکه این تیغ است. حتی با اینکه می‌دانیم محدوده‌ی این تیغ کجاست. از جای دقیقش خبر داریم و از مدل تیغش. کافی‌ست بخواهیم آن را از درونمان بکشیم بیرون. این همه تعلل برای خلاص شدن از شر یک جسم آسیب زننده چیست؟ مرض داریم؟
فکر می‌کنم ما به جاهای خالی حساسیم. حاضریم جای خالی را با تیغ و تیر و کود پر کنیم، اما آنجا را خالی نگذاریم.
چشمانت را ببیند تی‌تی. می‌خواهم این تیغ لعنتی را بکشم بیرون. دردت خواهد گرفت. اما درد رهایی درد ارزشمندی‌ست.

عملیات پاکسازی و ضدعفونی پارک ایستگاه 4

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 17
  • بازدید کننده امروز : 18
  • باردید دیروز : 35
  • بازدید کننده دیروز : 36
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 69
  • بازدید سال : 3178
  • بازدید کلی : 8455
  • کدهای اختصاصی